یکییکی همراه مادرانشان وارد میشوند و همان ابتدا با شیرینی پادرازی که در دیس چیده شده است، کامشان را شیرین میکنند. دختربچههای هشتساله آنقدر احساس راحتی دارند که حتی با لباسهای رنگی و گلگلی خانگی به اینجا آمدهاند. خبری از میز و صندلی نیست و بچهها روی فرشهای قرمز مینشینند. مادرانشان هم در مدت برگزاری کلاس به پشتیهای دورتادور تکیه میدهند و گرم گفتگو با یکدیگر میشوند.
اینجا در مکتب حضرت زینب (س) محله فردوسی، کلاس تقویتی ریاضی برای دانشآموزان ابتدایی برگزار میشود. مکانی که نه مانند مدرسه چهارچوبمند و نه همانند مکتبهای قدیم، خشک و بیروح است. تنها دوتخته سفید کوچک، ماژیک و یک معلم مهربان و صمیمی کافی است تا بچهها برای شرکت در این کلاس مشتاق باشند.
بیبیزهره میرزابابایی، معلم این کلاسها، بااخلاق و کار خوبش آنقدر محبوب و معروف شده که آوازهاش به گوش شهرآرامحله هم رسیده است؛ خانم معلمی که خودش را معلم نمیداند.
همهچیز از ثبتنام او و دختر بزرگش در پایگاه بسیج عقیلهبنیهاشم (س) شروع میشود. اواخر تابستان گذشته، بیبی زهره در جلسات قرآن مکتب حضرت زینب (س) شرکت میکند و لابهلای گفتگو و صحبت با همسایهها و اعضای هیئتامنای مکتب متوجه میشود که دانشآموزان محدوده بولوار شاهنامه در درس ریاضی ضعیف هستند.
همانجا نیت میکند که قدمی برای این بچهها بردارد و بانی کلاسهای تقویتی رایگان شود. او درباره این تصمیم میگوید: بیشتر خانوادههای این محدوده نمیتوانند از پس پرداخت هزینه کلاسهای تقویتی برآیند و ازطرفی بچهها هم با ضعف شدید در درس ریاضی روبهرو هستند که آینده تحصیلیشان را در خطر قرار میدهد. بههمیندلیل بخشی در وجود من زنده شد، بخشی از وجودم که همیشه دوست داشت معلم شود.
عزمم را جزم کردم و به مادرها و اعضای هیئتامنای مکتب پیشنهاد دادم که اگر تمایل دارند، من حاضرم کلاسهای تقویتی ریاضی را رایگان برگزار کنم. خوشبختانه از این برنامه استقبال شد و حالا هر شنبه، سهشنبه و پنجشنبه به دانشآموزان کلاسهای دوم، چهارم و پنجم محله فردوسی و محلات اطراف ریاضی درس میدهم.
ابتدای مهر، کلاس تقویتی فقط با چهارنفر شروع میشود، اما نتیجه کار زود خودش را نشان میدهد و حالا پنجاهدانشآموز بهصورت مرتب در کلاسها حاضر میشوند. حتی تعداد ثبتنامیها آنقدر زیاد شده که دختر پانزدهساله او، سوگندسادات هم برای کمک به مادرش، تدریس ریاضی به دانشآموزان چهارم دبستانی را قبول کرده است.
عزمم را جزم کردم و پیشنهاد دادم که اگر تمایل دارند، من حاضرم کلاسهای تقویتی ریاضی را رایگان برگزار کنم
دانشآموزان فقط از محله فردوسی نیستند، از محدودههای اطراف مثل شوراب و شهیدمجیر (مردارکشان) هم سر کلاسها حضور دارند. البته که نمیتوان از کمک و همیاری هممحلیها چشمپوشی کرد. پایگاه بسیج عقیله بنیهاشم (س) محله فردوسی هم با دراختیار دادن فضای مکتب حضرتزینب (س) در این مسیر به او کمک کرده است.
او میگوید: بچههای اینجا استعداد خوبی دارند، اما تعداد زیاد دانشآموزان در مدارس باعث شده است معلمها نتوانند دروس را دائم تکرار کنند و بچهها در بعضی سرفصلها اشکال دارند. ازطرفی والدین هم یا سر کار هستند یا با روشهای جدید آموزش به حد کافی آشنایی ندارند و در یککلام، بچهها در خانه یار کمکی ندارند.
رشته تحصیلی بیبیزهره ریاضی نبوده؛ بنابراین برای تدریس، کتاب ریاضی پایههای مختلف را تهیه و چندباری آنها را مرور کرده است. او میگوید: با همان روش کتاب، درسها را توضیح میدهم و زیاد تمرین میکنیم. علاوهبراین گروهی در فضای مجازی درست کردهایم تا روشهای آموزشی را برای مادران توضیح بدهم. مادران هم باید در خانه با بچهها کار کنند.
اگر بچهها دروس پایه دبستان را بهخوبی یاد بگیرند، سالهای بعد در یادگیری درسها کمتر با مشکل مواجه میشوند. مفاهیمی مثل ضرب، کاربرد زیادی در زندگی روزمره دارد و بچهها باید با تمرین و تکرار به آن مسلط شوند. در کلاسها از بچهها میخواهم جدولضرب را چند بار بنویسند و هرجا که میروند با خودشان تکرار کند. در راه خانه یا مدرسه فرصت خوبی دارند تا جدول ضرب را حفظ کنند.
سوگندسادات میرزابابایی با اینکه فقط پانزدهسال دارد، یار مادرش شده و همانند او عاشق تدریس است. زمانیکه تعداد دانشآموزان ثبتنامی برای کلاسهای تقویتی زیاد شد و مکتب هم نتوانست علاقهمند دیگری به تدریس را پیدا کند، او به مادرش پیشنهاد کرد پنجشنبهها که مدرسه ندارد، کمکحال باشد و تجربه تدریس هم پیدا کند.
خود سوگند میگوید: استقبال خانوادهها از کلاسها خیلی خوب بود. سر مادرم شلوغ شد و فرد دیگری هم نبود که به او کمک کند. من هم دوست داشتم تجربه تدریس داشته باشم و با خواندن کتاب ریاضی پایه چهارم، آموزش این کلاس را برعهده گرفتم. معلمی لذتبخش است. یک معلم باید علاوهبر مهربانی، مقتدر هم باشد و بتواند نظم کلاس را برقرار کند. علایق بچهها و درک آنها از مفاهیم درسی تفاوت دارد.
بچههای این کلاس هزینهای پرداخت نکردند و اجباری هم به حضور در کلاس ندارند و معلم باید آنها را با آموزش و تدریس ساده به حضور در کلاس تشویق کند. همیشه به بچهها میگویم این تنها فرصت باقیمانده برای یادگرفتن مفاهیم ریاضی است و اگر اینجا گوش ندهند، زمان امتحان به مشکل برمیخورند و دیگر کسی نمیتواند به آنها کمک کند.
طاهره ارفع، از ساکنان بومی و قدیمی محله و همچنین فعال فرهنگی و عضو هیئتامنای مکتب حضرتزینب (س)، هم درباره کلاسها میگوید: وقتی خانم میرزابابایی پیشنهاد تشکیل کلاس را داد، خیلی خوشحال شدیم. همیشه وضعیت تحصیل بچههای محله جزو دغدغههای ما بود، ولی کسی پیدا نمیشد تا آموزش به آنها را برعهده بگیرد.
از همان ابتدای تأسیس مکتب، هدفمان استفاده خوب از آن بوده است و همیشه خواستهایم فعالان حوزههای مختلف مذهبی، فرهنگی، هنری و اجتماعی به نحو احسن از آن استفاده کنند. برگزاری کلاسهای فوقبرنامه این فرصت را مهیا کرد. فضا را دراختیار خانم میرزابابایی گذاشتیم و کلاسها را هم رایگان برگزار کردند. وضعیت اقتصادی خانوادههای این محدوده ضعیف است و نمیتوانند برای کلاس فوقبرنامه هزینههای سنگین پرداخت کنند.
همیشه به بچهها میگویم این تنها فرصت باقیمانده برای یادگرفتن مفاهیم ریاضی است
به گفته او دانشآموزان این محدوده نیاز مبرمی به کلاس ریاضی داشتند. بهمحض تبلیغ کلاس، مادرها بدون معطلی ثبتنام کردند و از مهر کلاسها شروع شد. مکتب با همکاری مردم محله ساخته شده است و چهبهتر که از این فضا برای امور آموزشی استفاده شود.
نکته جالب اینکه بیبی زهره تحصیلکرده رشته ریاضی نیست، ولی عشق به معلمی چه کارها که نمیکند! او در جوانی بعداز اتمام تحصیلات دبیرستان وارد دانشگاه شد و فوقدیپلم رشته دینی و عربی گرفت، سپس دانشجوی رشته حقوق شد، اما در همین دوران مشوق اصلی او یعنی پدرش به رحمت خدا رفت. در آن دوران یعنی سال سوم حقوق، مادرش بیمار شد و نیاز مبرم به مراقبت داشته است.
بیبیزهره تا آن زمان باوجود دو فرزند خردسالش باز هم درس را رها نکرده بود، اما بیماری مادر دیگر تیر خلاص را به ادامه تحصیل او زد. بعداز چندسال همسرش از او خواست درس را ادامه دهد، ولی دیگر دلودماغ گذشته را نداشت. شوق معلمی او را به تدریس مقطعی در چند مدرسه غیرانتفاعی رساند.
به آموزشوپرورش هم رفت، اما بدون مدرک کارشناسی، راهی برای معلمشدن نداشت. در آخر، اما دلش او را به آرزویش رساند و حالا در چهلوپنجسالگی معلم کلاسهای تقویتی ریاضی در مکتب حضرتزینب (س) است.
رفتار پدر ازجمله دینداری و کار خیر او همیشه سرلوحه زندگی بیبیزهره بوده است. پدرش، سیدجواد میرزابابایی، پنجاهسال پیش به عشق امامرضا (ع) با همسر و دو فرزندش از یزد به مشهد آمدند و در چهارراه عامل خانه خریدند.
پدر کشاورز بود و همیشه بخشی از محصولات زمین را به خانه میآورد و با کمک همسرش آنها را بستهبندی و به نیازمندان اهدا میکرد. بیبیزهره میگوید: پدر و مادرم عاشق کمک به دیگران بودند. همیشه بستههای بادمجان، گوجهفرنگی و خیار بین همسایهها تقسیم میشد.
هنوز هم همسایههای قدیمی آنها را فراموش نکردهاند و از آنها بهخوبی یاد میکنند و به پدر و مادرم «خدابیامرزی» میدهند. ما سه سال پیش بهخاطر شیوع بیماری کرونا به محله فردوسی آمدیم تا از هوای تمیز اینجا استفاده کنیم. حالا با مردم اینجا اخت شدهایم و همسایهها را خیلی دوست داریم.
ستایش تقیشورک دانشآموز پنجم دبستان است. از وقتی به این کلاس آمده، کمتر از نمره۲۰ نگرفته و خیلی خوشحال است. او میگوید: اینجا مفهوم درصد، عدد اعشاری و محورها را خیلی خوب یاد گرفتم.
هلیا زهانی، دانشآموز کلاس پنجم، نزدیک سه ماه است به این کلاس میآید. او در درس ریاضی ضعیف بوده و خوشحال است که در این کلاس درس را بهتر یاد گرفته است.
او میگوید: خانم میرزابابایی باحوصله است و خیلی راحت و ساده درس را توضیح میدهد و تا همه ما مفهوم را بهخوبی یاد نگیریم، از آن مسئله رد نمیشود.
نگار براتی ریاضی را خیلی دوست دارد و این کلاس کمک کرده است بهخوبی مفاهیم را یاد بگیرد. هر روز در خانه با خواهرش درسهای مختلف را هم کار میکند. او میگوید: دوست دارم نمرههای خوبی بگیرم، اما مهمتر از آن، یادگیری خود ریاضی است. از وقتی به این کلاس میآیم، در حسابوکتاب به پدرم کمک میکنم.
منصوره سلاطین، مادر مائده رضوی: دخترم اولین دانشآموز این کلاسها بود. بیبیزهره خیلی صبور و مهربان است. تا بچهها مفهومی را یاد نگیرند، سراغ درس بعدی نمیرود. در همین فرصت کوتاه دخترم جمع، تفریق و ساعت را خیلی خوب یاد گرفته است.
بیبیفاطمه حسینی، مادر یسنا محمدی: از همسایهها خبر برگزاری کلاس را شنیدم و دخترم را ثبتنام کردم. خدا پدر و مادر خانم میرزابابایی را بیامرزد. مانده بودیم با درس این بچهها چه کنیم. پرداخت هزینه کلاس تقویتی برای خانوادهها سخت است. ازطرفی بچهها هم برای بهترشدن نیاز به این کلاسها دارند.
زهرا دامادی، مادر مهدی طوسیپور: ازطریق گروه بسیج از برگزاری کلاس خبردار شدم. دانشآموزان به کلاس تقویتی نیاز دارند. متأسفانه مدارس اینجا شلوغ و تعداد بچهها زیاد است و معلمها نمیتوانند به حد کافی برای بچهها وقت بگذارند. خدا اموات خانم میرزابابایی را بیامرزد که کلاس را رایگان برگزار کردند و از این نظر نگرانی نداریم.
* این گزارش پنجشنبه ۳ اسفندماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۴۰ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.